سازمانهای غيردولتی که به دلیل نزدیکی با مردم، صدای مردم ناميده میشوند و واسطه مشارکت مردم و دولت هستند و این همت را بر دوش میکشند تا بهترین راه حل را برای مشکلات بیایند.
محمد رحیمی/ سازمانهای مردم نهاد یا (NGO) نامی است که این روزها بیش از پیش به گوش میخورد. میتوان در خصوص سازمانهای مردم نهاد اینگونه عنوان کرد، پیشرفت، مشارکت اجتماعی، هدفمندی مستلزم بهرهمندی از این نوع تشکلها در کشور است. سازمانهای داوطلبوار و اجتماع محور، مستقل از دولت و پلی بین مردم و دولت بودهاند.
سازمانهای غیردولتی که به دلیل نزدیکی با مردم، صدای مردم نامیده میشوند و بهترین راه برای حل مشکلات جوامع میباشد.
مشکلات توسعه یافتگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هر نوع دیگری با توجه به مدرنیته شدن و نیل به سمت پیشرفت، در هر کشوری کاملا نمایان است. مشکلاتی که از دید مردم راه حل را در دستان نظامهای دولتی میبینند.
سازمانهای مردم نهاد، نشان از واسطه مشارکت مردم و دولت این همت را بر دوش میکشند تا راه حلی برای مشکلات بیایند. مشارکت فعال مردم که یکی از عوامل اصلی ارتقای توسعه، کاهش بیعدالتی در طرحهای مردمی، تامین نیازهای شهروندان و حل معضلات اجتماعی است.
منفعتهای حاصل از عضویت در یک تشکل مردم نهاد، میتواند سرمایه اجتماعی را پدید آورد. همبستگی اجتماعی و انجام کارهای ناممکن از سوی این تشکلها حصول منفعت را ممکن میسازد. هر زمان که یک تشکل اجتماعی بتواند مشارکت اعضای خود را برای دستیابی به اهداف مورد نیاز و حل مشکلات جلب نماید، آن جامعه دارای سرمایه اجتماعی است.
اعضای سازمانهای مردم نهاد در قالب ارزشها، هنجارها و پیوندهای اجتماعی که در جریان تعاملات اجتماعی به وجود میآید، قابلیتهای خود را افزایش میدهند و در تلاش بوجود آوردن امکان کنترل زندگی خود، از حمایتهای محیطی و اجتماعی که در شبکههای ارتباطی آنها به وجود آمده برخوردار میشوند.
انگیزه اولیه اعضا برای حضور در این سمنها، مشارکت است، کارها را انجام میدهند، به اهداف دست مییابند، مأموریتها را به اتمام میرسانند و به سهم و تلاش خویش به دنیایی یاری میرسانند که در آن زندگی میکنند.
شاید در یک تعریف ساده بتوان گفت که سمنها در حکم بازوان اجرایی دولت برای انجام امور جاری کشور هستند.
سازمانهای مردم نهاد باید بر پایهی مشارکتها، توانمندیها و تعاملات با اقشار مختلف مردم، به یک استقلال فکری و مالی برسند، تشکلهایی که مردم نیازمند آن هستند، مجاز به انجام فعالیتهای اقتصادی نیستند و با هدف درآمد پیش نمیروند که خود باعث میشود مردم برای نزدیکی با دولت، اعتماد خود را به سمت این سازمانها ببرند.
حضور مردم در قالب تشکل سازمانهای مردم نهاد در فرآیند هدفگذاری و اجرای برنامهها خصوصا در سطح شهرها و استانها، در کنار کاهش هزینههای مدیریت شهری و افزایش رضایت شهروندان از عملکرد آنان، تحقق اهداف و انجام پذیری پروژههای تعریف شده در کوتاهترین زمان ممکن را موجب خواهد شد. هدفی که دولت و ملت دنبال میکنند تحقق اهداف در جهت حل مشکلات است و این امر بدون اراده مردم و کمک دولت انجام ناپذیر است.
از سوی دیگر این سازمانها میتوانند با ایجاد حس مشارکت، نقش آفرینی، مسؤولیت و ایجاد حس وجود سرنوشت مشترک برای تمامی شهروندان و انسانها، حقوق شهروندی را به بهترین وجه احیا کنند. در این بین نباید نقش آنان را در حل مشکلات و موضوعات مهم شهری نظیر آلودگی هوا، محیط زیست، ترافیک، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، سلامت عمومی و دیگر معضلات فراموش کرد. باورپذیری مردم در حل مشکلات میتواند کلید شروع سازمانهای مردم نهاد باشد، فرهنگی که باید از سمت دولت برای مردم ایجاد شود و آنان را به حل تعأملی معضلات با کمک یکدیگر وا دارند.
به نظر میرسد که سمنها درکشورمان راهی بسی دشوار در پیش رو دارند، دیدگاههای مردمی که هنوز جایگاه اصلی این تشکلها را در ارتباط با زندگی خود لازم نمیدانند و کارکردهای این گونه نهادهای مهم که همت بیشتر دولتها را برای تعامل با بخش خصوصی و فراهم سازی بستر مناسب برای مردم میطلبد و سمنها به عنوان یک مهره مهم مورد توجه قرار دهند. به طور کلی عواید مثبت زندگی مشارکتی، به طور ملموسی در سازمانهای مردم نهاد قابل رویت است و مردم را در متقاعد کردن به رفتار مطابق با ارزشهای اخلاقی مثبت و تعأمل با دولت، احترام به یکدیگر در کنار کار و تلاش و همکاری، تقویت عزت نفس میکند. همچنین این گونه مشارکتهای اجتماعی به افراد فرصتی دوباره میدهد که استعدادهای منحصر به فرد را شکوفا سازند و نهادهای دولتی را مجاب کنند، تا بتوانند در جهت خیر شخصی و جمعی گام بردارند.
http://avayeshomal.ir/تعامل دولت و مردم در گرو سازمانهای مردم نهاد
وبلاگ شخصی مهندس رحیمی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی مهندس رحیمی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arahimimohammadd بازدید : 239 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 19:08